خاطرات خنده دار
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
خاطرات خنده دار
نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1394
بازدید : 565
نویسنده :

آقا روز اول مهر معلم هندسمون اومد سرکلاس شروع کرد به نصیحت. میگفت:
بچه های عزیز هندسه درس سختیه.شما باید خوب درس بخونید. هرسوالی بلد نبودید از خودم بپرسید.
از روی همدیگه یا کتابا کپی نکنید…اصصصصن شما خیلی غلط میخورید از روهم کپی کنید…
تو پاشو گمشو برو بیرون ازکلاس o:
مارو میگی پشت نیمکتا سنگر گرفته بودیم ترکشاش به ما نخوره… ]:.

.

.

.

امروز اسم و فامیل خودمو تو گوگل سرچ کردم، سه چاتاشون کار آفرین بودن.......،

دوتا دکتر......، امار نویسنده هارو هم ندارم!!!...........

انگار فقط من توشون هیچی نشدم!!!!  :||||||||||

.

.

.

کیلیپس دختر همسایمون با زوایه180 درجه از افق. عمودی تو حلقم اگه دروغ بگم0_o
شام غریبان بود بد من خعلی شیک و دوست داشتنی واسه خودم شمع روشن کرده بودم و تو حال و هوای آرزوهام و نیت هام بودم @@
دختره اومده ی شمع روشن کرده دقیقا بقل شمع من گذاشته^_^
از اونجایی ک معلوم بود اینکاره نیس شمع قاااررت افتاد بقل شمع ما هم شمع من افتاد هم شمع اون دختره0_0
بد دختره ب من میگه : وااااای تو نیت هامون تداخل پیش نیاد ی وقت؟؟؟@@
من:0_0
ینی رو نیس که سنگ پاست.

.

.

.

ابتدایی که بودیم یکی از همکلاسیامون تولد خواهر کوچیکش بود،قرار شد مارو هم دعوت کنه،حالا متن کارت دعوت:
(پس فردا تولد اجیمه، شمام بیاید لتفن اومدین با خود پوهول و کادو بیاورید)
مام دیدیم پول و کادو میخواد نرفتیم،گفتیم یه عذر خواهی کنیم
(ببخشید که به تولد نیامدیم و با خود پوهول وکادو نیاوردیم،اخه مامانمون نذاشت).

.

.

.

من:داداشی جونی؟؟؟
داداشم:ها باز چی میخوای؟
من:لپ تاپتو میدی ببرم دانشگاه؟
داداشم:چائیدی نوچ نوچ نوچ
من:میرم به مامان میگم مخاطب خاص داریااااااااا
داداشم:برو بگو مرگ یه بار شیونم یه بار
من:یعنی واقعا برم بگم؟
داداشم:اره هرررررررری
من:میگماااااااا 
داداشم:با یه خدافظی خوشحالمون کن
من:یعنی حتی بگم که برای تولد دختره یه ادکلن 250000تومنی خریدی؟یا با هم رفتید درکه نهار خوردید؟یا اون حلقه تو دستتو دختره برات خریده؟یا با مامان دختره حرفیدی؟یا برای تولد دختره جشن گرفته بودی؟یا هر روز تو میبری میرسونیش دم خونشون؟یا یه بار باهم رفتید کاشان؟یا قراره ماه دیگه مثلا از طرف دانشگاه برید اصفهان؟ یا…
داداشم(وسط حرفام):بقران یه خش بیوفته روش گردنتو میشکونم! نوبت منم میشه وایسا!!!
من:بوشه…میسی داداشی بوس بوس
داداشم:(پرتاب بالش).

.

.

.

.تو دفترم هندزفری تو گوشم بود و داشتم آهنگ با صدا بلند گوش میدادم بعد یکی از ارباب رجوعا اومد از پله بره بالا پاش لیز خورد با مخ اومد رو زمین منم که داشتم با صدا بلند آهنگ گوش میدادم با صدا بلند خندیدم چون فکر میکردم تو این صدا کسی صدامو نمیشنوه :))
یهو دیدم همه برگشتن دارن منو نیگاه میکنن و اینجورین :((
منم که کم نیاوردم گوشیمو گذاشتم در گوشمو گفتم آره آره خیلی باحال بود راستی یادت نره فردا بیایی O.o
خودم موندم عجب فیلمی برا ملت بازی کردم :))

.

.

.

عاقا من یه کشف بزرگ کردم!!
چن روز دیگه امتحان اندیشه دارم، داشتم درس میخوندم (میدونم عجیبه ولی واقعا میخوندم!!) رسیدم به این جمله: در ادامه فصل عوامل موثر در آن را می برسیم!!
از اونجایی که نویسنده بجای “بررسی میکنیم” از “می بَرسیم” استفاده کرده نتیجه گرفتم عضو 4جوکه!! بعله من تا این حد باهوشم ^_^.

.

.

.

شتم نخود های خیس خورده رو واسه فلافل چرخ میکردم که دیدم مامانم بدو بدو اومد بالا سرم داد زد:هُشَشَشَششَششَشَشَ :l
من:l چی شده مگه؟
اومد ظرف نخود رو ازم گرف برد خالی کرد تو سینک:o
من: چی کار میکنی؟
مامان:بیا ببین:l
دیدم بعله اخرش گل و سنگ و ی دونه کرم بود:l
در حال شستنش میگه:اگه تو جای من بودی تا حالا تمام اعضای خانواده ایدز گرفته بودن مرده بودن:l
خودمونیم راستشم میگف=))=))=))

 

.

.

.

ن موقعی که اتوبوسای تو شهری بلیطی بود راننده ها بلیطو میگرفتن از وسط پاره میکردن،یه بنده خدا بلیطو چسب زده بود به هم ،داد به راننده ،راننده یه نگا به بلیلط کرد با عصبانیت گف اخه کدوم خری اینو قبول میکنه؟
مسافرِ یه مکث کرد بهد گف حالا تو قبول کن :)
ینی رسما یارو رو خر کرد رف “__”

.

.

.

امروز سر صف ناظممون فرمود:

بچه ها حجاب یه چیز اجباری نیست که من بخوام بزور بگم موهاتونو بپوشونین.هر کسی

باید حجابو با قلبش بپذیره،هرکس حجابو قبول نداره بیاد پیش من با هم صحبت کنیم

،یا من ایشونو قانع میکنم یا دو نمره از انضباطش کم

میکنم^-^

لامصب تبلور دموکراسیه

دموکراسی:00

هیتلر خدا بیامرز:##

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: خاطرات روزمره , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: